4-زایران اقا:
اتوبوس پر بود از مسافرانی که از ایلام به اهواز میرفتند .چند نفر از انها سید بودند که خود را از سادات منسوب به سید اکبر میدانستند .اتوبوس از دهلران گذشت و راه اهواز را در پیش گرفت...روبری امامزاده (سه راهی سید اکبر) که رسید سادات دلشان گرفت مدتی بود که به پابوسی پیر و مراد خویش نیامده بودند از اینرو از راننده خواهش کردند به امامزاده که فاصله ای با جاده ندارد بروند تا زیارتی نمایند ولی راننده قبول نکرد اما هنوز از سه راهی سید اکبر زیاد دور نشده بودند که اتوبوس بدون هیچ دلیلی خاموش شد هر چه راننده سعی در تعمیر ان نمود فایده نداشت . اخر سر یاد درخواست سادات افتاد .غیر از ان دلیلی برای خرابی ماشین پیدا نکرد پشیمان شد تصمیم به جبران گرفت. همان دم ماشین با اولین استارت روشن شد و دنده عقب ماشین سادات را به ارزویشان رساند...ولا جعل الله اخر العهد منی لزیارتک...
سلام دوست عزیز با عرض ارادت نسبت به امامزاده عزیز شهرتان به منظور شناسایی و شناخت ومعرفی متقابل وبلاگ مارا به اسم( امامزاده سید صلاح الدین محمد آبدانان) لینک کرده و به ما خبر دهید تا نا م وبلاگ امامزاده عزیز شما را با افتخار لینک کنیم . با تشکر سید
دوست عزیز اصلا امامزاده سید اکبر اولاد نداشته اند ومجرد از دار دنیا رفته اند.